سفارش تبلیغ
صبا ویژن
 تعداد کل بازدید : 559836

  بازدید امروز : 106

  بازدید دیروز : 99

ناب - طالب پور

 
اخلاص، رازی از رازهای من است که آن را به قلب هریک ازبندگانم که دوستش داشته باشم، می سپارم . [رسول خدا صلی الله علیه و آله ـ به نقل از جبرئیل از خداوند نقل می کند ـ]
 
نویسنده: حمید طالب پور ::: پنج شنبه 90/10/8::: ساعت 5:0 عصر

 با نام خدا

حتما مطالعه کنید وبا حوصله بخوانید(در 4 قسمت)

گزارش کمیسیون اصل 90 مجلس شورای اسلامی

درباره فتنه 88 وحماسه ی مردم ولایتمدار وبصیر ایران در 9 دی (قسمت سوّم)

   در جلسه علنی روز چهارشنبه 7/10/1390، چکیده گزارش کمیسیون اصل 90درباره رسیدگی به حوادث پس از انتخابات دوره دهم ریاست‌جمهوری 22 خرداد 1388 که منجر به شکل‌گیری جریان فتنه شد، قرائت گردید.
متن بخشی از این گزارش به شرح ذیل است:

ب - زمینه‌ها و عوامل داخلی:

    اما در صحنه‌ داخلی، پیشینه وقایعی را که منجر به فتنه پس از انتخابات ریاست جمهوری دهم شد باید حداقل در 20 سال قبل جست‌وجو کرد. پس از رحلت حضرت امام خمینی‌(ره) بعضی ، عدالت را پیش پای توسعه قربانی کردند و سپس با ترویج روحیه مصرف‌گرایی و تجمل، از ادبیات و آرمان‌های انقلاب فاصله گرفته و زمینه را برای حمله وسیع فرهنگی و اعتقادی دشمن علیه ایران اسلامی آماده ساختند.

با وجود تصریح مکرر مقام معظم رهبری (مدظله‌العالی) مبنی بر شدت تهاجم فرهنگی دشمن، مرعوبین غرب با اِعمال برخی سیاست‌های مشکوک فرهنگی و امنیتی، سیاسی ، زمینه برای بازگشت بسیاری از عناصر ضد انقلاب گریخته از کشور، مهیا شد و با افزایش زاویه‌گیری از اهداف نظام، همان‌گونه که خاتمی در اولین نطق خود پس از ریاست جمهوری مطرح کرد، دولت کارگزاران مسیر روی کار آمدن دولت اصلاحات را هموار ساخت.

   زاویه‌گیری از اهداف نظام توسط افراطیون دوم خردادی به اوج خود رسید و حالتی بسیار صریح‌تر و علنی‌تر پیدا کرد. مدعیان گفتمان توسعه سیاسی نیز در عرصه‌های مختلف سیاست، امام‌زدایی و انقلاب‌زدایی را در دستور کار خود قرار دادند و با حاکم شدن نوعی لیبرالیسم جزمی و منحط بر عرصه  ی فرهنگی کشور، بسیار از منابع دولتی، در اختیار منحرف‌ترین جریان‌های مدعی روشنفکری قرار گرفت، تا آنجا که به تعبیر رهبر معظم انقلاب (مدظله‌العالی)، انبوهی از مطبوعات کشور به پایگاه‌های دشمن تبدیل شد.

تلاش وسیع برای هتک و هدم مبانی ارزشی و باورهای انقلابی مردم نتیجه حضور همین عناصر در عرصه‌های تولید فکر و حمایت و پشتیبانی بی‌دریغ دولت از آن‌ها بود.

به این ترتیب برای نخستین بار در تاریخ انقلاب اسلامی، دولت و دستگاه اجرایی در قامت اپوزیسیون نظام ظاهر شد.

   در عرصه سیاست خارجی نیز در این دوران قبح رابطه با کشورهایی که دشمنی آن‌ها با انقلاب اسلامی و میراث امام ثابت شده بود، مورد نفی و انکار قرار گرفت. و حتی کسانی از مشاوران دولت به صراحت گفتند باید هژمونی آمریکا را پذیرفت و به آن عادت کرد و سودای ایستادن در مقابل آمریکا را از سر بیرون برد؛ چرا که اساساً امکان پیروزی بر آمریکا در جهان کنونی وجود ندارد. در این برهه یکی از مشاوران دبیر شورای عالی امنیت ملی این ایده را حتی به اسرائیل هم بسط داد و گفت باید مسئله رابطه با اسرائیل را از سطح ایدئولوژیک فروتر آورد و آن را در سطح منافع ملی ارزیابی کرد! همین طرز تفکر بود که باعث شد در مقطعی کل برنامه هسته‌ای فقط به خاطر خوشایند غرب تعطیل شود.

   با ظهور دولت نهم در تیرماه 1384 به یکباره این سیستم دچار لرزشی اساسی شد ویژگی‌های فضای اصولگرایی موجب شد که پیوند آسیب‌دیده دولت - ملت به سرعت ترمیم شود و در کنار برخی از زخم‌خوردگان داخلی، حتی برخی قدرت‌های خارجی هم نگران شوند که با تداوم این روند دیگر هرگز نخواهند توانست جلو راه تبدیل شدن ایران به یک قدرت بلامنازع منطقه‌ای و جهانی را سد کنند.

حمایت‌های رهبر معظم انقلاب از کلیت مشی دستگاه اجرائی کشور که البته نه حمایت از یک شخص یا جریان خاص بلکه حمایت از گفتمان مردمی، انقلابی و خدمتگذار بودن دولت بود، بر نگرانی دشمنان خارجی و داخلی می‌افزود.

مطابق مجموعه اطلاعات موجود، خشم و سرخوردگی مجموعه عوامل داخلی و خارجی علیه این وضعیت چنان شدت گرفت که در ماه‌های منتهی به انتخابات ریاست جمهوری دهم و در حالی که سرویس‌های اطلاعاتی غربی هیچ برآورد روشنی از عواقب طراحی‌های خود نداشتند به دلیل اصرار برخی عناصر فعال داخلی و لابی عناصر خارج‌نشین فعال در مؤسسات بین‌المللی، سناریوی کودتای مخملی در دستور کار دشمنان انقلاب اسلامی قرار گرفت.

هدف بنیادی این سناریو، براندازی دولت و متعاقب آن، زمین زدن رهبری نظام جمهوری اسلامی بود و در اثر تلاش‌هایی که انجام شد، برای نخستین‌بار سنگین‌ترین طراحی ممکن برای تحقق این هدف در دستور کار همه نیروهای داخلی و خارجی قرار گرفت که توانسته بودند روی شعار محوری "نه، به گفتمان انقلاب" توافق کنند. منابع و اسناد، نشان‌دهنده آن است که جریان برانداز داخلی در یک هماهنگ استراتژیک با غرب و به ویژه امریکا، در تحقق هدف براندازی نظام جمهوری اسلامی می‌اندیشیده است.

یکی از نزدیک‌ترین افراد به سران فتنه 88 در اعترافات خود می‌گوید: "جریان اصلی طراحی کننده فتنه در داخل، آماده بود برای زمین زدن دولت هر مقدار منابع مالی که لازم است فراهم بیاورد و با هر کسی حتی ضد انقلاب یا هر گروه دیگری ائتلاف و همکاری کند.

به این ترتیب صحنه گردانان نظام سلطه، جبهه گسترده‌ای را شکل دادند که از هیچ اقدامی برای وارد آوردن یک ضربه کاری به رهبری نظام فروگذار نمی‌کرد. برای ایجاد هماهنگی در میان این طیف وسیع، جلسات و حلقه‌های متعددی شکل گرفت که نقش اتاق فکر فتنه را ایفا می‌کردند.

از جمله قدیمی‌ترین این جلسات جلسه صبحانه 22 است که از سال 86 به صورت هفتگی با حضور طیف کثیری از اصلاح طلبان و با هدف اقناع خاتمی جهت پذیرفتن کاندیداتوری و زمینه‌سازی برای حضور در انتخابات تشکیل می‌شد.

سلسله جلسات بنیاد باران نیز با حضور خاتمی و 100 نفر از وزرا و معاونین دولت سازندگی و دوره اصلاحات تشکیل می‌شد و در آن موضوعاتی مانند سیاست‌های کلان و پشتیبانی‌های تدارکاتی از قبیل راه‌های جذب سرمایه از داخل و خارج برای ستادهای تبلیغاتی، مورد بحث قرار می‌گرفت.

علاوه بر این می‌توان از سلسله جلسات دفتر مهدی هاشمی نیز که با هدف حضور و مهیا کردن شرایط پیروزی اصلاح طلبان در انتخابات تشکیل می‌شد یاد کرد که به تعبیر خودش توانسته بود از طریق این جلسات، یک اتاق جنگ کامل به وجود بیاورد.

گروه مشاوران موسوی نیز جلسات منظمی را برای سازماندهی تیم خود برگزار می‌کردند این گروه شامل بهزادیان نژاد، محمدرضا حسینی بهشتی، علیرضا حسینی بهشتی، عرب مازار، باقریان، حاضری، مومنی، امیرارجمند، عابدی جعفری، علیرضا بهشتی شیرازی و فروزنده پور بود.

مشاوران موسوی با حمایت و نظرات وی موسسات و گروه‌های مختلفی را راه‌اندازی کرده بودند که عبارتند از:

-توسعه دانش و پژوهش ایران
-تحقیقات و توسعه علوم انسانی
-مطالعات فرهنگی و تمدن ایران زمین
-دین و اقتصاد
-مؤسسه گفتمان جهانی مسلمانان
-جمعیت توحید و تعاون

جمعیت توحید و تعاون یکی از فعال‌ترین گروه‌های تأسیس شده توسط موسوی بود که با هدف تدوین گفتمان انقلاب اسلامی و پاسخ به این سؤال‌ها که انقلاب اسلامی چه اهدافی داشت و به چه میزان در دستیابی به این هدف موفق بوده، شکل گرفت.

فعالیت این جمعیت در انتخابات 84 به اوج خود رسید که محصول آن یک بسته نظری تحت عنوان "الگوی زیست مسلمانی"‌بود. این بسته راه‌کاری برای تبدیل تئوری تهیه‌کنندگان آن به حرکت اجتماعی بود که با بررسی عملکرد سه دهه جمهوری اسلامی، کارآمدی نظام را نیازمند تغییرات بنیادین اعلام کرده و هدف گفتمان زیست مسلمانی، را هم تبیین و پیشبرد چنین تغییراتی دانسته بود.

اعضای گروه مشاوران موسوی علاوه بر حضور و همکاری در موسسات مذکور، دارای محافل و جلسات اختصاصی نیز بودند که مهمترین محفل این گروه در سال‌های منتهی به انتخاباتت ریاست جمهوری دهم جلسات پنجشنبه‌ها و اصلی‌ترین جلسات آن در ایام پس از انتخابات جلسات گروه مشاوران نام داشت.

در پی برگزاری همایشی با عنوان ایران در قرن 21 توسط موسسه دانش و پژوهش ایران و بازتاب‌های منفی این همایش در محافل سیاسی، موسوی (در یک جلسه خصوصی) از بهزادیان نژاد درخواست کرد تا جمعی از همفکرانش را سازماندهی کند تا درباره مسائل کشور به بحث و تبادل‌نظر بپردازند. بهزادیان‌نژاد جمع 14 نفره‌ای را سازماندهی و جلسات مستمری را دراین موسسه پایه‌گذاری می‌کند که به جلسات پنجشنبه‌ها معروف شد.

عناصر تشکیل‌دهنده این جلسات از اعضای مؤسسات و گروه‌ها بود و در واقع نقطه تلاقی آنها محسوب می‌شدند. گردانندگان این جلسات، آنها را به چند دوره تقسیم کرده بودند. دوره‌های چهارم و پنجم جلسات موسوم به پنجشنبه‌ها از مهمترین دوره‌های برگزاری این جلسات از نظر سیاسی بود که به ترغیب میرحسین موسوی جهت حضور در صحنه انتخابات اختصاص داشت.

مطابق مستندات موجود، مهمترین مباحث مطرح شده در این دو دوره شامل محورهای زیر بوده است:

نقد عملکرد نظام در طی سالیان گذشته
بررسی جریان‌های فکری (سروش، شریعتی، فردید، گروه‌های چپ غیرمذهبی در ایران و ..)
بررسی اقوام و اقلیت‌های دینی و مذهبی
بررسی قرائتی از اسلام که با چپ جدید همخوانی داشته باشد
بررسی امکان ایجاد چپ جدید در کشور

در جلسات بعدی موسوی بحث جدید و موقعیت آن در ایران را مطرح کرد و با فرض این نکته که جمهوری اسلامی بعد از رحلت امام خمینی (ره) از آرمان‌های اساسی خود فاصله گرفته اعضا به دنبال ارائه مدل جدیدی از حکومت با نگاه سوسیالیسم مذهبی افتاده و در عمل با طرح دیدگاه‌های چپ جدید درصدد عملیاتی کردن این ایده برآمدند.این مباحث مبنای تهیه الگوی زیست مسلمانی قرار گرفت و پیشنهاد شد که به جای استفاده از عبارت چپ جدید از قرائت امام خمینی از اسلام استفاده شود.

نکته بسیار مهم این است که سنگ بنای پروژه کودتای مخملی دقیقا در همین جلسات گذاشته شد. یکی از اعضای حاضر در این جلسه در یکی از اولین جلسات به لزوم بازپس‌گیری مواضع از دست رفته اصلاح طلبان از جمله بسیج، مردم، مساجد و دانشجویان اشاره کرد و برای این منظور ساماندهی جنبشی جدید را پیشنهاد می‌کند.

در جلسات بعدی بر مبنای این پیشنهاد اعضا به تحلیل انقلاب‌های رنگین پرداخته و سقوط نظام جمهوری اسلامی را از طریق انقلابی همانند انقلاب سال 57 ناممکن دانسته و در نهایت انقلاب نرم را نقطه آسیب نظام معرفی می‌کنند. بنابر مستندات موجود در این زمینه تیم میرحسین موسوی از مدت‌ها قبل از حدود سال 85 روی موضوع کودتای رنگی ومخملی در ایران فکر و برای عملیاتی کردن آن برنامه‌ریزی کرده بودند.

مجموعه این جلسات که اغلب آنها در زمانی کوتاه و با هدف پیروزی در انتخابات نهم برگزار شد و اصلاح طلبان مدت‌ها قبل از آن تعبیر به مرگ و زندگی کرده بودند، به یک سلسله طراحی‌های سیاسی و امنیتی انجامید که فتنه 88 در واقع سرجمع آنها بوده است. خلاصه برخی از مهمترین طراحی‌های انجام گرفته در این جلسات چنین است:

1- تدوین مانیفست براندازی در حزب مشارکت:

پس از انتخابات 22 خرداد سندی محرمانه با عنوان سند تأملات راهبردی در منزل یکی از اعضای حزب مشارکت کشف شد که تمامی صفحات آن مهمور به مهر حزب مشارکت بود. سند تاملات راهبردی نظام، سندی رسمی و دربرگیرنده نگاه حزب منحله مشارکت به نظام جمهوری اسلامی و برنامه‌های آینده آن به عنوان یک حزب سیاسی است.

محتوای این سند نشان دهنده بی‌اعتقادی عمیق حزب مشارکت به مبانی نظام و برنامه‌ریزی تفصیلی آن جهت ضربه زدن به ساختار نظام است.

به گونه‌ای که می‌توان فتنه 88 را نسخه اجرایی آن دانست. سند تاملات راهبردی ساختار حقوقی و حقیقی قدرت در نظام را به مثابه نظام سلطانی و دیکتاتوری ارزیابی و تاکید می‌کند که باید به این ساختار ضربه زد و آن را شکست. همچنین تاکید می‌کند که به وجود آمدن هر گونه تهدید برای کلیت نظام جمهوری اسلامی برای حزب مشارکت و مجموعه اصلاح طلبان فرصتی است که باید از آن برای چانه‌زنی با نظام و گرفتن امتیازهای بیشتر استفاده کنند.

2- زیر سؤال بردن پیشاپیش سلامت انتخابات با مطرح کردن احتمال وقوع تقلب: در همین راستا و با هدف اعتماد زدایی از نهادهای رسمی ناظر بر انتخابات، کمیته صیانت از آرا تشکیل و توسط افرادی چون مهدی هاشمی به فناوری‌های پیشرفته مجهز شد.

بهزاد نبوی در این مورد گفته است بحث صیانت از آرا همیشه و خصوصاً پس از آنکه احساس می‌شد وزارت کشور و شورای نگهبان هم موضع نیسنند در بین اصلاح طلبان مطرح بود.

مصطفی تاج‌زاده نیز در نمایشگاه مطبوعات 1387 طی اظهاراتی علنی می‌گوید: چنانچه فاصله آرا کاندیداها زیاد باشد قطعا تقلب رخ داده است. در همین راستا ابطحی نیز در اعترافات خود گفته است اصلاح طلبان برای باخت احتمالی برنامه‌ریزی کرده بودند که از ماه‌ها قبل مسئله تقلب را مطرح کنند. کمیته صیانت از آرا تشکیل دهند که اگر رای نیاوردند از آن استفاده کنند تاحداقلی انتخابات را به مرحله دوم بکشانند. جالب‌تر از همه اظهارنظر مربوط به مهدی هاشمی است که در 20 خرداد 88 است که به زنگنه می‌گوید همه چیز را برای صیانت از آراء آماده کرده و یک اتاق جنگ درست کرده‌ام.

مقصود مهدی هاشمی در این جا پروژه‌ای است که می‌توان آن را پروژه ارتباط پیامکی خواند چند روز پیش از انتخابات پروژه‌ای منبی بر اینکه پیامکی لحظه به لحظه با نمایندگان موسوی حاضر در پای صندوق‌های رای که توسط مهدی هاشمی طراحی و نرم افزاری هم برای آن نوشته شده بود کشف شد.

این پروژه جهت رصد مستمر و دائمی حوزه‌های اخذ رای و ابطال آرای صندوق‌هایی که رای موسوی در این پایین بود پیش‌بینی شده بود که در شب 21 خرداد مورد ضربه اطلاعاتی قرار گرفت و خنثی شد. نکته مهم در اینجا این است که جریان فتنه در ایام انتخابات سال 88 کاملا نسبت به این موضوع که تقلبی صورت نگرفته و باخت موسوی محصول عدم اقبال مردم به او بوده علم کامل داشت اما با هدف استفاده از ظرفیت وی برای انجام پروژه کودتای مخملی و به خیابان کشاندن بخشی از مردم به طور سیستماتیک و سازماندهی شده بحث تقلب را به وی القا کرد.

به عنوان نمونه یافته‌های اطلاعاتی مفصلی وجود دارد که نشان می‌دهد مجموعه نظرسنجی‌های ارائه شده به موسوی از جانب مهدی هاشمی جعلی و با هدف آماده کردن ذهن وی برای طرح بحث تقلب بوده است.

همچنین یک کد اطلاعاتی دیگری وجوددارد که نشان می‌دهد یکی از استراتژیست‌های برجسته جریان دوم خرداد یک هفته قبل از انتخابات می‌گوید: علاوه بر این افرادی مانند محمد خاتمی و موسوی خویینی‌ها قبل از انتخابات به صراحت گفته بودند که عقیده ندارند نه موسوی و نه هیچ کس دیگر قادر به پیروزی بر احمدی‌نژاد باشد و تاکید کرده بودند که دولت وی تکرار خواهد شد.

بنابر این طرح موضوع تقلب از جانب سران جریان اصلاحات یک دروغ گویی عمدی با هدف پیشبرد پروژه کودتای مخملی بوده است نه شبهه‌ای که آنها مایل به رفع آن باشند.

3- حذف احمدی‌نژاد به هر قیمت: یکی از استراتژی‌های توافق شده در جلسات محفلی جریان فتنه این بود که به هر قیمت ممکن مانع تکرار دولت نهم شوند. ادبیات فتنه‌گران در این مورد به گونه‌ای است که می‌توان از آن نتیجه گرفت هدف نهایی آن ها این است که به دولت بسنده نکنند و نظام را به تسلیم در مورد مطامع خود وادار نمایند. در واقع حذف احمدی‌نژاد اساسا به این دلیل به عنوان هدف اصلی انتخاب شد که تصور می‌کردنتد حذف او به معنای ارد آمدن یک ضربه اساسی به نظام است. حسین مرعشی در این مورد میگوید: تنها چیزی که برای ما اهمیت دارد فقط رای نیاوردن احمدی‌نژاد است تاج‌زاده نیز در گفت‌وگو با ابطحی گفته است: ‌اگر هیچ کدام (کروبی و موسوی) قبول نکردند که به نفع دیگری کنار بروند مهم نیست. ما فقط اگر بتوانیم احمدی‌نژاد را از صحنه خارج کنیم، کار خوبی کرده‌ایم.

4- سیاه نمایی و تخریب کلیت نظام و ارائه فضای یاس‌آلود توسط کاندیداهای معترض

مهمترین جبنه این محور از سند تاملات حزب مشارکت این بود که با اتهام زنی سازمان یافته و دروغ گو خواندن دولت آن را نزد افکار عمومی ناکارآمد و بی‌اعتبار جلوه دهند و زمینه را برای باور پدیر کردن دروغ بزرگ تقلب که بنا بود که بعدا گفته می‌شود فراهم آورند. علاوه بر این مطابق مستندات موجود برخی از چهره‌های شاخص جریان اصلاحات مکرار به میر جسین موسوی القا می‌کردند که دولت را دروغگو خطاب کند تا به تعبیر یکی از آنها (سعید حجاریان) کار به جایی برسد که حتی اگر دولت گفت ماست سفید است هم کسی باور نکند.

5- برنامه‌ریزی منسجم جهت ایجاد جنبش‌های اجتماعی فراگیر و خیابانی کردن آنها

این امر با هدف توانمندسازی جبهه معارض نظام و تشدید بحران‌های امنیتی به گونه‌ای که نظا ناچار شود برای مهار آن به مخالفان امتیاز بدهد انجام شد. گواه این مطلب درج مقاله‌ای در روزنامه کلمه در تاریخ 6/3/88 با عنوان "آن موج که به هوا خاست" به قلم محمدرضا تاجیک است که صراحتا به تائید آشوب‌های خیابانی می‌پردازد.

وی در این مقاله و در پوشش بحثی نظری نوشته است:‌خیابان جایی است که در آن نظم و نظام مسلط به چالش کشیده می‌شود و مشروعیت و مقبولیت آن مخدوش می‌شود.

اعترافات برخی از طراحان این موضوع نشان می‌أهد که باور سران فتنه این بوده است که فقط در صورتی که فضا را امنیتی کرده وحجم زیادی از مردم را به خیابان بکشانند می‌توانند از نظام امتیاز بگیرند لذا بنا داشتند به هر قیمت ممکن این کار را انجام بدهند.

تعبیر یکی از بازداشت‌شدگان در این مورد این است که بنا داشتیم به هر قیمت ممکن اینکار را انجام بدهند. تعبیر یکی از بازداشت‌شدگان در این مورد این است: که بنا داشتیم به هر قیمت ممکن مردم را به خیابان بیاوریم حالا اگر باختیم به بهانه تقلب و اگر بردیم به بهانه جشن.

یافته‌های نهادهای مسئول نشان می‌دهد که موضوع مناظره‌های انتخاباتی- اگرچه در آنها خطاهایی رخ داد فقط یک عامل فرعی بوده و جریان اصلاح طلب با اهدافی که به آنها اشاره کردیم بنا داشته به هر شکل ممکن بخشی از مردم را به خیابان بکشانند و آن را به سمت درگیری با نظام سوق دهد.

بر اساس شواهد و اعتراف مستدل متهمین کودتای انتخاباتی در ایران کاملا از پیش طراحی شده و طبق جدول زمانبندی و مراحل کودتای مخملی پیش رفته بود به گونه‌ای که بیش از 100 مورد 198 مورد دستورالعمل‌های جین شارپ، برای کودتای مخملی اجرا شده بود با بررسی کلی جریان فتنه مشخص می‌گردد یکسری افراد در این سناریو نقش فعال‌تری را ایفا می‌کردند.

یک آمار کاملا مستند موجود نشان می‌دهد دستگاه‌های اطلاعاتی و قضایی در چند ماه اوج فتنه 32 عضو موثر نفاق، 12 عضو فعال نهضت آزادی، 15 عضو برجسته بهائیت، 7 چپ مسلح مارکسیست، 9 جاسوس بسیار فعال، 3 عضو گروهک تندر، 2 سلطنت طلب، 3 تروریست مرتبط با رادیو فردا و یک ملی مذهبی را دستگیر کرده‌اند که همه آنها تاکید دارند به دلیل مناسب دیدن شرایط در اثر اقدامات موسوی، کروبی،‌خاتمی و... دست به ارتکاب جنایت علیه ملت ایران زده‌اند.

و آخرین نکته تلاش برای برقراری پیوند ارگانیک با خارج از ایران از جانب سران فتنه است. مستندات قطعی اطلاعاتی موجود نشان می‌دهد موسوی، کروبی و خاتمی در جلساتی که در تابستان 1389 برگزار شده رسما افرادی را به نمایندگی از خود در خارج از ایران معرفی نموده‌اند و این افراد اکنون در چارچوب تشکلی به نام شورای هماهنگی راه سبز امید در ارتباط مستمر و دائم با سرویس‌های اطلاعاتی بیگانه هستند.

تشکیک در سلامت انتخابات دو ماه قبل از انتخابات از تریبون نماز جمعه بهترین زمینه برای بهره‌برداری جریان فتنه بود.

میرحسین موسوی از عواملی بود که بیشترین نقش را در اجرای فتنه داشت در آستانه انتخابات طی مصاحبه‌ای با مجله تایم با اشاره به اینکه هدف فراتر از پیروزی در انتخابات است موضع خود مبنی بر عناد با نظام را نشان داد و اعلام کرد: تجمعات خیابانی چشمگیر هفته‌های گذشته احتمالا ماهیت ساختار قدرت را به نحوی بنیادین دگرگون خواهد ساخت.

در واقع دگرگونی و تغییر در ساختار قدرت با فشار بر رهبری در جهت پذیرش بیشتر افکار عمومی رخ خواهدداد. وی همچنین ادامه می‌دهد: تغییرات مدت‌هاست که آغاز شده است.

تنها گوشه‌ای از این تغییرات به پیروزی در انتخابات مربوط می‌شود و بخش‌های دیگر تغییر ادامه خواهند یافت و هیچ عقب گردی در کار نخواهد بود.

موسوی در راستای برنامه‌های از پیش طراحی شده به ابیاری بذر تردید کاشته شده در دل مردم توسط دیگران پرداخت و با هدف القای جعل و تقلب در انتخابات و تشویش اذهان عمومی طبق یک الگوی انقلاب رنگی، خود را پیروز انتخابات معرفی کرد و هر نتیجه‌ای غیر از آن را نشان دهنده تقلب مطرح کرد و از هیچ تلاشی جهت آماده سازی اذهان برای درگیری و آشوب فراگذار نکرد آنچنمان که در بیانیه ستاد انتخابات وی قبل از برگزاری انتخابات آمده است: پیروزمندان انتخابات آینده نیازی به ایجاد درگیری و تشنج ندارند.

همچنین بر اساس اعترافات بدست آمده از متهمین مجریان این جریان با اعتقاد به عدم امکان تقلب از چند ماه پیش از برگزاری انتخابات خط تقلب در انتخابات را در کانون توجهات خود قرار دادند و به گونه‌ای زمینه چینی کردند که اگر کاندیدای مورد نظر آنان در انتخابات پیروز نشد این حرکت را یک کودتا در آرای مردم تلقی کنند.

موسوی خوئینی‌ها در تصریح هدف از این برنامه بیان کرده است: ما نباید فتیله‌ی بحث تقلب در انتخابات را پایین بکشیم چون موقع جر زدن لازم می‌شود. در این راستا می‌توان به تشکیل کمیته صیانت از ارا توسط مهدی هاشمی با هدف اعتماد زدایی از نهادهای رسمی ناظر بر انتخابات و مصاحبه تلویزیونی نزدیکان هاشمی یک روز قبل از انتخابات و غیره اشاره نمود.

موسوی بلافاصله بعداز انتخابات به مدد رسانه‌های بیگانه و اپوزیسیون و شبکه‌های اجتماعی خود با کوبیدن بر طبل خط امامی بودن با انتشار بیانیه‌های متعدد غیرقانونی و کذب اقدام به زیر سؤال بردن انتخابات و دولت قانونی دعوت به ادامه آشوب‌ها، القای بی‌اعتمادی به نظام آموزش و مدیریت شبکه سازی اجتماعی نمود.

به نظر می‌رسد یکی از اهداف انتخاب موسوی برای انتخابات ریاست جمهوری دهم از سوی جبهه طرفدار موسوی با توجه به تجربه استعفا موسوی در زمان حضرت امام خمینی مبنی بر مقابله با رهبری این بود که وی در صورت شکست در پرده آخر با طرح ادعای تقلب باز هم عده‌آی (هر چند اندک) را فریب داده و به خیابان بکشد تا با متشنج کردن اوضاع و کشته گرفتن از مردم بی‌گناه و مسائل بعدی آن به بهانه خون خواهی و قیام برای دفاع از مظلوم، اغتشاشات را دامن زده تا به فتنه‌ای تبدیل شود.

سپس از این راه رهبری را تحت فشار قرار داده و در این میان افراد موجه نیز با نامه‌های سرگشاده و یا سکوت خود آتش این فتنه را شعله‌ور کرده و رهبری را به پذیرش خواسته‌های خود وادار کنند.

با وجود آنکه موضع محمد خاتمی پیش از انتخابات مبنی بر این بود که در ایران تقلب ممکن نیست با اقدامی زیرکانه در راستای تحقق پروژه القای تقلب روز جمعه 22 خرداد هنگام انداختن رای خود به صندوق یعنی در حالی که هنوز چند ساعت بیشتر از آغاز رای‌گیری نمی‌گذشت ذهن‌ها را برای پذیرش ادعای تقلب آماده کرد: همه شواهد امر حاکی است موسوی انتخابات را برده است اما من پیش گو نیستم.

از این زمان به بعد خاتمی مطابق الگوی رفتاری پیشین خود با وجود پیاده سازی سناریوی غرب خود را از مظان اتهام دور نگه داشت.

وی هیچ گاه در مواضع سخنرانی‌ها و بیانیه‌هایش از واژه تقلب استفاده نکرد اما با پیشنهاد تشکیل کمیته بی‌طرف که بعدها با عنوان طرح رفراندوم ارائه کرد بخش دیگری از این سناریو را به اجرا درآورد.

پس از حوادث روز عاشورا که شکست فتنه بر همگان مبرهن گشت، خاتمی با ادبیات متفاوتی سخن گفت: انشاءالله امسال هم ایرانیان با هر گرایش و موقعیتی سی و یکمین سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی راگرامی خواهند داشت امری که به طور قطع متعلق به یک جناح یا بخش خاصی از جامعه نیست.» این سخنان خاتمی در حقیقت اجرای یکی از دستور‌العمل‌های ارائه شده در فرمول "جین شارپ" مبنی بر عقب‌نشینی بعد از ناکامی فتنه است.

«مهدی کروبی» نیز یکی دیگر از بازیگران اصلی فتنه 88 بود، گر چه نمی‌توان او را از طراحان اصلی "فتنه" نام برد ولی وی نقش مهمی در اجرای این سناریو جهت براندازی نرم ایفا نمود.

تا حدود دو ماه پیش از انتخابات، کروبی عمده تلاش سیاسی خود را بر مرزبندی با جناح تندرو جبهه اصلاحات قرار داد و تلاش می‌کرد تمایز میان خود و آنها را شفاف کند اما با نزدیک شدن به انتخابات وضعیتی کاملاً متفاوت پیدا کرد و با وجود آنکه خود یکی از کاندیداتورهای ریاست جمهوری دهم بود، در جبهه حامیان موسوی قرار گرفت.

مبارزه کروبی در این جبهه پس از انتخابات شدت گرفت، او که تا هنگام رأی‌گیری هم تأکید بر سلامت انتخابات داشت، پس از انتخابات به عنوان یکی از عاملان همیشه در صحنه فتنه، با نامه‌ها و بیانیه‌های خود مبنی بر شبهه‌افکنی و تردید‌افکنی در خصوص سلامت انتخابات، القای عدم مقبولیت و مشروعیت دولت و ابطال انتخابات، آتش بیار معرکه شد.

علاوه بر این کروبی در طرح کشته‌سازی فتنه و حمایت از اغتشاشگران بازداشت شده به منظور موج‌سواری بر احساسات مردم به خوبی نقش‌آفرینی نمود.

بررسی‌ها حاکی از آن است که تلاش‌های کروبی و برخی اطرافیان وی در حوادث پس از انتخابات، به منظور خروج کروبی از انزوای شدید برآمده از انتخابات (330 هزار رأی) و نشان دادن این موضوع بود که او هم‌چنان مهم و اثرگذار است.   ادامه دارد...


 
 
 
 

موضوعات وبلاگ

 

درباره خودم

 

حضور و غیاب

 

آوای آشنا

 

اشتراک